معنی فارسی couchmate
B1شخصی که در کنار شما روی یک کاناپه نشسته و از وقت خود لذت میبرد.
A person who shares a couch with another, typically referring to a friend or companion.
- NOUN
example
معنی(example):
رفیق کاناپهام و من اغلب با هم فیلم تماشا میکنیم.
مثال:
My couchmate and I often watch movies together.
معنی(example):
داشتن یک رفیق کاناپه زندگی راحت را لذتبخشتر میکند.
مثال:
Having a couchmate makes lounging more enjoyable.
معنی فارسی کلمه couchmate
:
شخصی که در کنار شما روی یک کاناپه نشسته و از وقت خود لذت میبرد.