معنی فارسی counter-measures
B2اقدامات یا تمهیداتی که برای مقابله با یک مشکل یا خطر اتخاذ میشود.
Actions taken to counteract or minimize the impact of a problem or threat.
- NOUN
example
معنی(example):
دولت اقداماتی را برای مقابله با اپیدمی انجام داد.
مثال:
The government implemented counter-measures to address the epidemic.
معنی(example):
آنها اقداماتی را برای مقابله با حملات سایبری توسعه دادند.
مثال:
They developed counter-measures against cyber attacks.
معنی فارسی کلمه counter-measures
:
اقدامات یا تمهیداتی که برای مقابله با یک مشکل یا خطر اتخاذ میشود.