معنی فارسی counteractant

B1

عامل ضدکار به معنای ماده‌ای است که تاثیر یک ماده دیگر را خنثی می‌کند.

A substance that counteracts the effects of another substance, often used in chemistry.

example
معنی(example):

شیمیدان یک عامل ضدکار را برای خنثی کردن واکنش معرفی کرد.

مثال:

The chemist introduced a counteractant to neutralize the reaction.

معنی(example):

عوامل ضدکار در برخی از فرآیندهای شیمیایی برای اطمینان از ایمنی ضروری هستند.

مثال:

Counteractants are essential in certain chemical processes to ensure safety.

معنی فارسی کلمه counteractant

: معنی counteractant به فارسی

عامل ضدکار به معنای ماده‌ای است که تاثیر یک ماده دیگر را خنثی می‌کند.