معنی فارسی counterbarrage

B2

آتش متقابل، به عملیاتی اطلاق می‌شود که در آن یک نیروی نظامی، آتش دشمن را متوقف و یا تضعیف می‌کند.

A defensive artillery fire launched to counteract enemy bombardment.

example
معنی(example):

نیروهای نظامی برای محافظت از موقعیت خود از آتش متقابل استفاده کردند.

مثال:

The military used a counterbarrage to protect their position.

معنی(example):

در طول نبرد، آتش متقابل برای دفاع ضروری بود.

مثال:

During the battle, a counterbarrage was essential for defense.

معنی فارسی کلمه counterbarrage

: معنی counterbarrage به فارسی

آتش متقابل، به عملیاتی اطلاق می‌شود که در آن یک نیروی نظامی، آتش دشمن را متوقف و یا تضعیف می‌کند.