معنی فارسی counterbrand

B1

برندی که به عنوان جایگزین یا رقیب برای برند دیگری معرفی می‌شود.

A brand established as an alternative or competitor to another existing brand.

example
معنی(example):

آنها یک برند جایگزین ایجاد کردند تا با محصولات برتر رقابت کند.

مثال:

They created a counterbrand to compete with the leading products.

معنی(example):

برند جایگزین ویژگی‌های منحصر به فردی را ارائه داد که در محصول اصلی یافت نمی‌شد.

مثال:

The counterbrand offered unique features not found in the original.

معنی فارسی کلمه counterbrand

: معنی counterbrand به فارسی

برندی که به عنوان جایگزین یا رقیب برای برند دیگری معرفی می‌شود.