معنی فارسی counterbuff

B1

ضد مثبت، روشی است که برای کاهش فشار یا بار بر روی یک سیستم یا گروه استفاده می‌شود.

A strategy or action taken to counteract negative effects or reduce stress in a situation.

example
معنی(example):

برای تعادل بار کاری سنگین، مدیر پیشنهاد یک استراتژی ضد مثبت را داد.

مثال:

To balance the heavy workload, the manager suggested a counterbuff strategy.

معنی(example):

آنها یک ضد مثبت را پیاده‌سازی کردند تا استرس روی تیم را کاهش دهند.

مثال:

They implemented a counterbuff to mitigate the stress on the team.

معنی فارسی کلمه counterbuff

: معنی counterbuff به فارسی

ضد مثبت، روشی است که برای کاهش فشار یا بار بر روی یک سیستم یا گروه استفاده می‌شود.