معنی فارسی countercampaign
B1کمپین مخالف، حرکتی یا تلاش سازمانیافته برای مقابله با یک کمپین دیگر، بهویژه برای اصلاح اطلاعات نادرست.
An organized effort to counteract another campaign, especially to correct misinformation.
- NOUN
example
معنی(example):
سازمان یک کمپین مخالف علیه اطلاعات نادرست راهاندازی کرد.
مثال:
The organization launched a countercampaign against misinformation.
معنی(example):
آنها یک کمپین ضد را برای دفاع از شهرت خود آغاز کردند.
مثال:
They initiated a countercampaign to defend their reputation.
معنی فارسی کلمه countercampaign
:
کمپین مخالف، حرکتی یا تلاش سازمانیافته برای مقابله با یک کمپین دیگر، بهویژه برای اصلاح اطلاعات نادرست.