معنی فارسی counterclassifications
B1چندین دستهبندی که به طور جمعی علیه دستهبندیهای سنتی یا پذیرفته شده به چالش کشیده میشوند.
Multiple classifications that collectively oppose established or traditional classifications.
- NOUN
example
معنی(example):
انواع مختلفی از دستهبندیهای مخالف وجود دارد که برای مخالفت با دستهبندیهای سنتی ایجاد شدهاند.
مثال:
Various counterclassifications exist to dispute traditional classifications.
معنی(example):
این مقاله چندین دستهبندی مخالف را به نظریههای موجود ارائه داد.
مثال:
The paper presented several counterclassifications to the existing theories.
معنی فارسی کلمه counterclassifications
:
چندین دستهبندی که به طور جمعی علیه دستهبندیهای سنتی یا پذیرفته شده به چالش کشیده میشوند.