معنی فارسی counterexaggeration
B1کاهش بزرگنمایی از یک وضعیت یا ادعا به منظور ارائه تصویری دقیقتر.
An exaggerated statement made to counter another exaggerated claim.
- NOUN
example
معنی(example):
پاسخ او شامل یک بزرگنمایی متقابل برای کماهمیت جلوه دادن ادعاها بود.
مثال:
His response included a counterexaggeration to downplay the claims.
معنی(example):
بزرگنمایی متقابل به روشن شدن وضعیت واقعی کمک کرد.
مثال:
The counterexaggeration helped to clarify the actual situation.
معنی فارسی کلمه counterexaggeration
:
کاهش بزرگنمایی از یک وضعیت یا ادعا به منظور ارائه تصویری دقیقتر.