معنی فارسی countergage

B1

مقاومت سنج، ابزاری برای سنجش و اندازه‌گیری دقیق فشار یا پارامترهای دیگر.

An instrument used to measure pressure or dimensions with precision.

example
معنی(example):

او از یک مقاومت سنج برای اندازه‌گیری فشار به‌طور دقیق استفاده کرد.

مثال:

He used a countergage to measure the pressure accurately.

معنی(example):

مقاومت‌سنج‌ها در کالیبره کردن ابزارهای اندازه‌گیری ضروری هستند.

مثال:

Countergages are essential in calibrating measuring instruments.

معنی فارسی کلمه countergage

: معنی countergage به فارسی

مقاومت سنج، ابزاری برای سنجش و اندازه‌گیری دقیق فشار یا پارامترهای دیگر.