معنی فارسی countergager

B1

مقاومت سنج، ابزاری برای اندازه‌گیری دقیق در صنایع مختلف.

A device employed for precise measurement in multiple industries.

example
معنی(example):

فنی کار مقاومت‌سنج را برای اطمینان از دقت بررسی کرد.

مثال:

The technician checked the countergager to ensure accuracy.

معنی(example):

مقاومت‌سنج‌ها در صنایع مختلف برای وظایف دقیق استفاده می‌شوند.

مثال:

Countergagers are used in various industries for precision tasks.

معنی فارسی کلمه countergager

: معنی countergager به فارسی

مقاومت سنج، ابزاری برای اندازه‌گیری دقیق در صنایع مختلف.