معنی فارسی counterhammering

B1

عملیاتی که در آن نیرو به طور معکوس به قسمتی از ساختار اعمال می‌شود.

A technique where force is applied in a reversed manner to strengthen materials.

example
معنی(example):

ضربه‌ی معکوس برای تقویت ساختار در حین مونتاژ استفاده می‌شود.

مثال:

Counterhammering is used to strengthen the structure during assembly.

معنی(example):

در نجاری، ضربه‌ی معکوس به جلوگیری از ترک خوردن چوب کمک می‌کند.

مثال:

In carpentry, counterhammering helps prevent wood from splitting.

معنی فارسی کلمه counterhammering

: معنی counterhammering به فارسی

عملیاتی که در آن نیرو به طور معکوس به قسمتی از ساختار اعمال می‌شود.