معنی فارسی counterprick

B1

ضربه‌ای که در پزشکی برای سنجش وضعیت عروق یا توجه به سنسورهای خاص مورد استفاده قرار می‌گیرد.

A sharp puncture made to evaluate blood flow or for testing purposes in medical practice.

example
معنی(example):

از ضربه معکوس برای ارزیابی جریان خون در بیمار استفاده شد.

مثال:

The counterprick was used to assess the blood flow in the patient.

معنی(example):

یک ضربه معکوس می‌تواند در تشخیص برخی شرایط کمک کند.

مثال:

A counterprick can help in diagnosing certain conditions.

معنی فارسی کلمه counterprick

: معنی counterprick به فارسی

ضربه‌ای که در پزشکی برای سنجش وضعیت عروق یا توجه به سنسورهای خاص مورد استفاده قرار می‌گیرد.