معنی فارسی counterprotection
B1اقدامات یا تدابیری که برای جلوگیری از خطرات و تهدیدات به کار گرفته میشوند.
Measures taken to provide protection against harmful actions or threats.
- NOUN
example
معنی(example):
اقدامات ضد حفاظتی برای محافظت از دادهها اجرا شد.
مثال:
Counterprotection measures were implemented to safeguard the data.
معنی(example):
نرمافزار شامل اقدامات ضد حفاظتی برای جلوگیری از دسترسی غیرمجاز بود.
مثال:
The software included counterprotection to prevent unauthorized access.
معنی فارسی کلمه counterprotection
:
اقدامات یا تدابیری که برای جلوگیری از خطرات و تهدیدات به کار گرفته میشوند.