معنی فارسی counterquarterly
B1گزارش یا بررسی که به طور خاص با هدف بازنگری تغییرات نسبت به گزارشهای سهماهه قبلی انجام میشود.
A review or report that focuses on adjustments between quarterly periods.
- NOUN
example
معنی(example):
شرکت گزارش سهماهه متقابل خود را برای رفع تناقضات مالی منتشر کرد.
مثال:
The company released its counterquarterly report to address financial discrepancies.
معنی(example):
بررسیهای سهماهه متقابل در تنظیم استراتژیها بر اساس عملکرد اخیر کمک میکند.
مثال:
Counterquarterly reviews help in adjusting strategies based on recent performance.
معنی فارسی کلمه counterquarterly
:
گزارش یا بررسی که به طور خاص با هدف بازنگری تغییرات نسبت به گزارشهای سهماهه قبلی انجام میشود.