معنی فارسی counterreply

B1

پاسخی که به یک پاسخ دیگر داده می‌شود.

A reply that counters or addresses a previous response.

example
معنی(example):

پاسخ معکوس او به همه نکاتی که در ایمیلش مطرح شده بود، پاسخ داد.

مثال:

Her counterreply addressed all the points raised in his email.

معنی(example):

او از پاسخ معکوس که از نویسنده دریافت کرد، شگفت‌زده شد.

مثال:

He was surprised by the counterreply he received from the author.

معنی فارسی کلمه counterreply

: معنی counterreply به فارسی

پاسخی که به یک پاسخ دیگر داده می‌شود.