معنی فارسی counterreplies

B1

جمع پاسخی که به پاسخ‌های دیگران داده می‌شود.

Plural of counterreply; replies that counter previous responses.

example
معنی(example):

پاسخ‌های معکوس او به خوبی استدلال و تفکر شده بودند.

مثال:

His counterreplies were well reasoned and thoughtful.

معنی(example):

پاسخ‌های معکوس بین دو طرف شدید و مفصل بود.

مثال:

The counterreplies between the two parties were intense and detailed.

معنی فارسی کلمه counterreplies

: معنی counterreplies به فارسی

جمع پاسخی که به پاسخ‌های دیگران داده می‌شود.