معنی فارسی counterreprisal

B1

تجاویدی که در پاسخ به رفتار تهاجمی دیگران انجام می‌شود.

A retaliatory action taken in response to aggressive behavior.

example
معنی(example):

تهدید تلافی معکوس هرگونه تجاوز بیشتر را متوقف کرد.

مثال:

The threat of counterreprisal deterred any further aggression.

معنی(example):

او از تلافی معکوس بعد از نظرات تند خود ترس داشت.

مثال:

He feared a counterreprisal after the harsh comments he made.

معنی فارسی کلمه counterreprisal

: معنی counterreprisal به فارسی

تجاویدی که در پاسخ به رفتار تهاجمی دیگران انجام می‌شود.