معنی فارسی countersale

B1

فروشگاهی که در آن قیمت‌ها به نوعی معکوس می‌شود تا مشتریان بیشتری جذب شوند.

A sale where prices are adjusted downwards to attract more customers, often accompanied by increased marketing efforts.

example
معنی(example):

فروشگاه یک فروش معکوس داشت تا با تخفیف‌های ویژه مشتریان بیشتری را جلب کند.

مثال:

The store had a countersale to attract more customers with special discounts.

معنی(example):

در طول فروش معکوس، قیمت‌ها کاهش یافت و تبلیغات افزایش یافتند.

مثال:

During the countersale, prices were lowered, and advertisements were increased.

معنی فارسی کلمه countersale

: معنی countersale به فارسی

فروشگاهی که در آن قیمت‌ها به نوعی معکوس می‌شود تا مشتریان بیشتری جذب شوند.