معنی فارسی counterscrutiny
B1نگریستن معکوس به یک موضوع، به ویژه با روحیه انتقادی و پرسشگر.
To examine or analyze with a critical and probing perspective, often in opposition to initial observations.
- NOUN
example
معنی(example):
این مطالعه با نگاه معکوس از سوی کارشناسانی که به روششناسی آن شک کردند، روبرو شد.
مثال:
The study faced counterscrutiny from experts who questioned its methodology.
معنی(example):
او در گزارشش به نظارت معکوس در مورد دقت دادهها پاسخ داد.
مثال:
In his report, he addressed the counterscrutiny concerning the data's accuracy.
معنی فارسی کلمه counterscrutiny
:
نگریستن معکوس به یک موضوع، به ویژه با روحیه انتقادی و پرسشگر.