معنی فارسی counterterrorist
B1شخص یا واحدی که به طور خاص برای مقابله با تروریسم آموزش دیده و تجهیز شده است.
A person or unit specifically trained and equipped to counter terrorism.
- NOUN
example
معنی(example):
نیروهای ضدتروریستی برای تأمین امنیت منطقه مستقر شدند.
مثال:
The counterterrorist forces were deployed to secure the area.
معنی(example):
او به عنوان متخصص ضدتروریستی در ارتش آموزش دید.
مثال:
She trained as a counterterrorist specialist in the military.
معنی فارسی کلمه counterterrorist
:
شخص یا واحدی که به طور خاص برای مقابله با تروریسم آموزش دیده و تجهیز شده است.