معنی فارسی countertheme

B1

تم یا موضوعی که برای به چالش کشیدن یا مخالفت با یک تم اصلی معرفی می‌شود.

A theme that is introduced to counter or challenge a main theme.

example
معنی(example):

نویسنده یک تم متضاد برای به چالش کشیدن ایده اصلی معرفی کرد.

مثال:

The author introduced a countertheme to challenge the main idea.

معنی(example):

تم متضاد در بحث، دیدگاه‌های متفاوتی را برجسته کرد.

مثال:

The countertheme in the debate highlighted different perspectives.

معنی فارسی کلمه countertheme

: معنی countertheme به فارسی

تم یا موضوعی که برای به چالش کشیدن یا مخالفت با یک تم اصلی معرفی می‌شود.