معنی فارسی counterthreat
B2تهدیدی که برای مقابله با یک تهدید دیگر ایجاد میشود.
A threat made in response to an initial threat.
- NOUN
example
معنی(example):
مذاکرهکنندگان یک تهدید متضاد پیشنهاد دادند تا جدیت خود را نشان دهند.
مثال:
The negotiators proposed a counterthreat to show their seriousness.
معنی(example):
در بازی، یک تهدید متضاد برای دفاع ضروری است.
مثال:
In the game, a counterthreat is essential for defense.
معنی فارسی کلمه counterthreat
:
تهدیدی که برای مقابله با یک تهدید دیگر ایجاد میشود.