معنی فارسی countertraverse
B1عبور معکوس از یک مسیر یا شیب، به ویژه در کوهنوردی یا فعالیتهای نظامی، به منظور جلوگیری از قرار گرفتن در معرض خطر.
To traverse or navigate a path in the opposite direction, often used in hiking or military contexts.
- OTHER
example
معنی(example):
کوهنوردان راهی برای عبور معکوس از شیب تند به طور ایمن پیدا کردند.
مثال:
The hikers found a way to countertraverse the steep slope safely.
معنی(example):
برای عبور معکوس از رودخانه، آنها از یک طناب و کار گروهی استفاده کردند.
مثال:
To countertraverse the river, they used a rope and teamwork.
معنی فارسی کلمه countertraverse
:
عبور معکوس از یک مسیر یا شیب، به ویژه در کوهنوردی یا فعالیتهای نظامی، به منظور جلوگیری از قرار گرفتن در معرض خطر.