معنی فارسی countertreason
B1عملیات یا اقداماتی که به هدف جلوگیری از خیانت به میهن یا دولت انجام میشود.
Actions taken to counter or resist treason against a government or nation.
- OTHER
example
معنی(example):
این قانون برای جلوگیری از اقدامات خیانت به ضد دولت طراحی شده بود.
مثال:
The law was designed to prevent acts of countertreason against the government.
معنی(example):
او به خیانت به ضد متهم شد بعد از اینکه سعی کرد امنیت ملی را تضعیف کند.
مثال:
She was accused of countertreason after attempting to undermine national security.
معنی فارسی کلمه countertreason
:
عملیات یا اقداماتی که به هدف جلوگیری از خیانت به میهن یا دولت انجام میشود.