معنی فارسی counterwind
B1نسیم یا بادی که خلاف جهت جریان معمول حرکت میکند.
A wind that blows in the opposite direction to the expected or prevailing wind.
- NOUN
example
معنی(example):
نسیم معکوس برای crew قایقسواری را چالش برانگیز کرد.
مثال:
The counterwind made sailing challenging for the crew.
معنی(example):
او باید بادبانها را تنظیم میکرد تا با نسیم معکوس مقابله کند.
مثال:
He had to adjust the sails to manage the counterwind.
معنی فارسی کلمه counterwind
:
نسیم یا بادی که خلاف جهت جریان معمول حرکت میکند.