معنی فارسی countian
B2عنوانی برای افراد از طبقه اشراف یا دارای عنوان نبوت.
A term referring to a noble or aristocratic person.
- NOUN
example
معنی(example):
کنت از روستای ما خیلی دوستانه بود.
مثال:
The countian from our village was very friendly.
معنی(example):
در بازی، کنت به عنوان یک شخصیت نجیب توصیف شده بود.
مثال:
In the game, the countian was portrayed as a noble character.
معنی فارسی کلمه countian
:
عنوانی برای افراد از طبقه اشراف یا دارای عنوان نبوت.