معنی فارسی countryseat

B1

کشور نشیمن، به مکانی راحت و زیبا در ناحیه روستایی اشاره دارد.

A term for a pleasant or beautiful residence in the countryside.

noun
معنی(noun):

An estate in the country; gentleman's country residence

example
معنی(example):

کشور نشیمن، نمای کاملی از تپه‌های زیبا داشت.

مثال:

The countryseat offered a perfect view of the rolling hills.

معنی(example):

ما در یک کشور نشیمن زیبا در تعطیلات خود ماندیم.

مثال:

We stayed in a lovely countryseat during our vacation.

معنی فارسی کلمه countryseat

: معنی countryseat به فارسی

کشور نشیمن، به مکانی راحت و زیبا در ناحیه روستایی اشاره دارد.