معنی فارسی countryseats
B1صندلیهای روستایی، اشاره به صندلیهای موجود در مناطق روستایی برای نشستن در فضاهای باز دارد.
Seating typically provided in rural settings, often used in gatherings.
- noun
noun
معنی(noun):
An estate in the country; gentleman's country residence
example
معنی(example):
صندلیهای روستایی دور آتشدان شب را دلپذیر کرده بودند.
مثال:
The countryseats around the bonfire made the evening cozy.
معنی(example):
ما صندلیهای روستایی را برای کنسرت در فضای باز تنظیم کردیم.
مثال:
We arranged countryseats for the outdoor concert.
معنی فارسی کلمه countryseats
:
صندلیهای روستایی، اشاره به صندلیهای موجود در مناطق روستایی برای نشستن در فضاهای باز دارد.