معنی فارسی couronne
B1کرون، یک نوع تاج که نشانهای از سلطنت و قدرت است.
A crown that denotes royal status, often worn during formal occasions.
- NOUN
example
معنی(example):
کرون نماد سلطنت است.
مثال:
The couronne is a symbol of royalty.
معنی(example):
او در طول مراسم یک کرون از طلا به سر داشت.
مثال:
He wore a couronne made of gold during the ceremony.
معنی فارسی کلمه couronne
:
کرون، یک نوع تاج که نشانهای از سلطنت و قدرت است.