معنی فارسی coursey
B2زبر و خشن، اصطلاحی برای توصیف سطح بدون نرمی و صاف بودن.
Rough or coarse in texture, often used to describe surfaces or materials.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رودخانه پس از باران بسیار زبر و خشن بود.
مثال:
The river was very coursey after the rain.
معنی(example):
پارچه دارای بافتی زبر و خشن است که آن را بادوام میکند.
مثال:
The fabric has a coursey texture that makes it durable.
معنی فارسی کلمه coursey
:
زبر و خشن، اصطلاحی برای توصیف سطح بدون نرمی و صاف بودن.