معنی فارسی couteaux
A2چاقوها، ابزارهایی با لبههای تیز برای برش و آمادهسازی غذا.
Knives, plural of couteau, tools with sharp blades used for cutting.
- NOUN
example
معنی(example):
سرآشپز یک مجموعه چاقو برای تهیه غذا داشت.
مثال:
The chef had a set of couteaux for preparing meals.
معنی(example):
چاقوها در اشکال مختلف برای مصارف متفاوت وجود دارند.
مثال:
Couteaux come in various shapes for different purposes.
معنی فارسی کلمه couteaux
:
چاقوها، ابزارهایی با لبههای تیز برای برش و آمادهسازی غذا.