معنی فارسی coutelle

B1

کوتله، نوعی چاقوی بزرگ‌تر از کوتل که برای برش چیزهای بزرگ‌تر طراحی شده است.

A larger knife designed for cutting larger items.

example
معنی(example):

دستگیره کوتله به طرز زیبا ساخته شده بود.

مثال:

The coutelle had a beautifully crafted handle.

معنی(example):

او به کوتله‌ای که در فروشگاه نمایش داده شده بود، خیره شد.

مثال:

She admired the coutelle displayed in the shop.

معنی فارسی کلمه coutelle

: معنی coutelle به فارسی

کوتله، نوعی چاقوی بزرگ‌تر از کوتل که برای برش چیزهای بزرگ‌تر طراحی شده است.