معنی فارسی couthier
B2فردی که نسبت به دیگران آداب و رفتار بیشتری دارد.
More cultured or refined compared to others.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این کتابخانه جمعیتی با ادبتر از دیگر کتابخانههای شهر را جذب میکند.
مثال:
This library attracts a couthier crowd than the others in the city.
معنی(example):
هر چقدر محیط با ادبتر باشد، من زمان بیشتری را در آنجا لذت میبرم.
مثال:
The couthier the environment, the more I enjoy my time there.
معنی فارسی کلمه couthier
:
فردی که نسبت به دیگران آداب و رفتار بیشتری دارد.