معنی فارسی covetously
B1به صورت آرزوی داشتن، با عشق و حرص نسبت به چیزی.
In a manner that shows a strong desire to possess something.
- ADVERB
example
معنی(example):
او با آرزوی داشتن به ساعت گرانقیمت نگاه کرد.
مثال:
He looked at the expensive watch covetously.
معنی(example):
او با آرزوی داشتن درباره تعطیلات لوکس دوستش صحبت کرد.
مثال:
She spoke covetously of her friend's luxury vacation.
معنی فارسی کلمه covetously
:
به صورت آرزوی داشتن، با عشق و حرص نسبت به چیزی.