معنی فارسی covisit

B1

بازدید مشترک از یک مکان یا رویداد، معمولاً با همراهی دیگران

To visit a place together with someone else

example
معنی(example):

ما تصمیم گرفتیم این آخر هفته از موزه بازدید کنیم.

مثال:

We decided to covisit the museum this weekend.

معنی(example):

امیدوارم که بتوانیم در تعطیلات از دوستانمان بازدید کنیم.

مثال:

I hope we can covisit our friends during the holiday.

معنی فارسی کلمه covisit

: معنی covisit به فارسی

بازدید مشترک از یک مکان یا رویداد، معمولاً با همراهی دیگران