معنی فارسی cow-calf

A2

گاو-گوساله به گوساله‌هایی اطلاق می‌شود که هنوز برای تغذیه به مادر خود وابسته‌اند، معمولاً زیر یکسال سن دارند.

A young cow, particularly one that is still nursing or dependent on its mother.

example
معنی(example):

گاو-گوساله، یک نشخوارکننده جوان است که هنوز به مادرش وابسته است.

مثال:

A cow-calf is a young bovine that is still dependent on its mother.

معنی(example):

کشاورزان معمولاً گاو-گوساله‌ها را برای افزایش دام خود پرورش می‌دهند.

مثال:

Farmers often raise cow-calfs to increase their livestock.

معنی فارسی کلمه cow-calf

: معنی cow-calf به فارسی

گاو-گوساله به گوساله‌هایی اطلاق می‌شود که هنوز برای تغذیه به مادر خود وابسته‌اند، معمولاً زیر یکسال سن دارند.