معنی فارسی cowage
B1یک نوع گیاه با خواص دارویی، معمولاً در طب سنتی استفاده میشود.
A type of plant used for its medicinal properties, often in traditional medicine
- NOUN
example
معنی(example):
آنها از کوواژ برای ساخت یک محصول منحصر به فرد استفاده کردند.
مثال:
They used cowage to create a unique product.
معنی(example):
مزایای کوواژ در طب سنتی به خوبی شناخته شده است.
مثال:
The benefits of cowage in traditional medicine are well-known.
معنی فارسی کلمه cowage
:
یک نوع گیاه با خواص دارویی، معمولاً در طب سنتی استفاده میشود.