معنی فارسی cowbanger
B1ابزاری برای هدایت یا حرکت دادن دامها.
A tool used for driving or moving cattle.
- NOUN
example
معنی(example):
از گاوساز برای سریعتر حرکت دادن گاوها استفاده میشد.
مثال:
The cowbanger was used to make the cows move faster.
معنی(example):
در برخی فرهنگها، گاوساز ابزاری است برای حرکت دادن دامها.
مثال:
In some cultures, a cowbanger is a tool to drive cattle.
معنی فارسی کلمه cowbanger
:
ابزاری برای هدایت یا حرکت دادن دامها.