معنی فارسی cowquake

B1

حرکت شدید و ناگهانی یک گروه گاو که می‌تواند لرزش زمین را ایجاد کند.

The shaking or disturbance caused by a large group of cows moving suddenly.

example
معنی(example):

گله گاوها باعث زلزله گاوی شدند زمانی که از میان مزرعه دویدند.

مثال:

The herd of cows caused a cowquake when they ran through the field.

معنی(example):

یک زلزله گاوی می‌تواند در حین هجوم‌ها اتفاق بیفتد.

مثال:

A cowquake can happen during stampedes.

معنی فارسی کلمه cowquake

: معنی cowquake به فارسی

حرکت شدید و ناگهانی یک گروه گاو که می‌تواند لرزش زمین را ایجاد کند.