معنی فارسی cowshot
B1عکس یا تصویری که گاوها را به نمایش میگذارد، معمولاً در محیطهای طبیعی.
A photograph that features cattle, often in natural settings.
- NOUN
example
معنی(example):
عکاس یک عکس فوقالعاده از گاو در غروب خورشید گرفت.
مثال:
The photographer captured a stunning cowshot during the sunset.
معنی(example):
عکس گاو میتواند زیبایی دامها را در طبیعت به نمایش بگذارد.
مثال:
A cowshot can showcase the beauty of cattle in nature.
معنی فارسی کلمه cowshot
:
عکس یا تصویری که گاوها را به نمایش میگذارد، معمولاً در محیطهای طبیعی.