معنی فارسی coyly
B1 /ˈkɔɪli/به شیوهای محتاطانه و خجالتی که معمولاً برای جلب توجه یا جذب علاقه استفاده میشود.
In a shy or modest manner, often to attract attention.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In a coy manner.
example
معنی(example):
او بهطور محتاطانه پاسخ داد و از پاسخ مستقیم خودداری کرد.
مثال:
She answered coyly, avoiding a direct response.
معنی(example):
او بهطرز محتاطانهای لبخند زد و به یک راز اشاره کرد.
مثال:
He smiled coyly, hinting at a secret.
معنی فارسی کلمه coyly
:
به شیوهای محتاطانه و خجالتی که معمولاً برای جلب توجه یا جذب علاقه استفاده میشود.