معنی فارسی coynesses

B1

حالت‌هایی از خجالت و دوری که معمولاً برای جلب توجه ایجاد می‌شود.

The quality of being coy; shyness or modesty, often used to be alluring.

example
معنی(example):

خجالت‌های او او را نسبت به احساساتش کنجکاو کرد.

مثال:

Her coynesses made him curious about her feelings.

معنی(example):

خجالت‌های او در رفتار، جذاب و مرموز بود.

مثال:

The coynesses in her demeanor were alluring and mysterious.

معنی فارسی کلمه coynesses

: معنی coynesses به فارسی

حالت‌هایی از خجالت و دوری که معمولاً برای جلب توجه ایجاد می‌شود.