معنی فارسی cozed
B1شکل گذشته فعل coze، به معنای نزدیکی یا نشستن در کنار کسی به آرامی.
Past tense of coze, meaning to snuggle or cuddle.
- VERB
example
معنی(example):
ما زیر پتو در طول طوفان کنار هم خوابیدیم.
مثال:
We cozed up under the blanket during the storm.
معنی(example):
پس از پیادهروی طولانی، آنها کنار آتش خوابیدند.
مثال:
After the long hike, they cozed by the fire.
معنی فارسی کلمه cozed
:
شکل گذشته فعل coze، به معنای نزدیکی یا نشستن در کنار کسی به آرامی.