معنی فارسی cozenage

B1 /ˈkʌzənɪdʒ/

عمل فریب دادن یا تقلب در کسب و کار یا تعاملات شخصی؛ به نوعی از فریب‌کاری اشاره دارد.

The act of cheating or misleading someone, usually to gain a fraudulent advantage.

noun
معنی(noun):

The fact or practice of cozening; cheating, deception.

معنی(noun):

An instance of cozening; a scam.

example
معنی(example):

Cozenage به عمل فریب دادن یا تقلب اشاره دارد.

مثال:

Cozenage refers to the act of deceiving or cheating.

معنی(example):

آن کلاهبرداری قدیمی نمونه‌ای عالی از cozenage بود.

مثال:

The old scam was a perfect example of cozenage.

معنی فارسی کلمه cozenage

: معنی cozenage به فارسی

عمل فریب دادن یا تقلب در کسب و کار یا تعاملات شخصی؛ به نوعی از فریب‌کاری اشاره دارد.