معنی فارسی crabsidle

B1

خرچنگ‌ها در حال استراحت و بی‌تحرکی، معمولاً در وضعیت آرام و ساکن.

A term describing crabs that are resting or inactively waiting.

example
معنی(example):

در زمان جزر، می‌توانید خرچنگ‌ها را در حال استراحت روی سنگ‌ها ببینید.

مثال:

During low tide, you can see the crabsidle on the rocks.

معنی(example):

خرچنگ‌ها در انتظار بازگشت جزر و مد به آرامی استراحت می‌کنند.

مثال:

The crabsidle quietly waiting for the tide to return.

معنی فارسی کلمه crabsidle

: معنی crabsidle به فارسی

خرچنگ‌ها در حال استراحت و بی‌تحرکی، معمولاً در وضعیت آرام و ساکن.