معنی فارسی cracinae
B1کرکین، زیرخانوادهای از پرندگانی که مشخصات خاصی دارند و در زیستگاههای خاصی زندگی میکنند.
A subfamily of birds characterized by distinct features, living in specific habitats.
- NOUN
example
معنی(example):
کرکینها به خاطر پرهای چشمگیرشان شناخته میشوند.
مثال:
Cracinae are known for their striking plumage.
معنی(example):
زیرخانواده کرکین شامل چندین گونه منحصر به فرد است.
مثال:
The cracinae subfamily includes several unique species.
معنی فارسی کلمه cracinae
:
کرکین، زیرخانوادهای از پرندگانی که مشخصات خاصی دارند و در زیستگاههای خاصی زندگی میکنند.