معنی فارسی crackable
B1قابلیت شکسته شدن، به چیزهایی اشاره دارد که میتوانند به راحتی شکسته یا گشوده شوند.
Capable of being cracked or broken into.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این گاوصندوق به گونهای طراحی شده است که فقط توسط یک حرفهای قابل شکستن است.
مثال:
This safe is designed to be crackable only by a professional.
معنی(example):
کد قابل شکستن است اگر شما تکنیکهای صحیح را بدانید.
مثال:
The code is crackable if you know the right techniques.
معنی فارسی کلمه crackable
:
قابلیت شکسته شدن، به چیزهایی اشاره دارد که میتوانند به راحتی شکسته یا گشوده شوند.