معنی فارسی crack down on
B2سرکوب کردن، به شدت اقدام کردن برای محدود کردن رفتارهای نامناسب.
To take severe measures against something.
- VERB
example
معنی(example):
مدرسه تصمیم گرفت که بر زورگویی سرکوب کند.
مثال:
The school decided to crack down on bullying.
معنی(example):
مقامات قصد دارند بر تخلفات ترافیکی سرکوب کنند.
مثال:
The authorities plan to crack down on traffic violations.
معنی فارسی کلمه crack down on
:
سرکوب کردن، به شدت اقدام کردن برای محدود کردن رفتارهای نامناسب.