معنی فارسی crack-willow
B1چوب شکسته نوعی درخت است که به دلیل خاصیت انعطافپذیری و صداهای تولیدیاش در باد مشهور است.
A type of willow known for its flexibility and the distinctive sound it makes when the wind blows through it.
- NOUN
example
معنی(example):
درخت چوب شکسته به خاطر صدای خاصش در باد شناخته شده است.
مثال:
The crack-willow tree is known for its distinctive sound in the wind.
معنی(example):
ما از شاخههای چوب شکسته برای ساخت سبدهای خود استفاده کردیم.
مثال:
We used crack-willow branches to make our baskets.
معنی فارسی کلمه crack-willow
:
چوب شکسته نوعی درخت است که به دلیل خاصیت انعطافپذیری و صداهای تولیدیاش در باد مشهور است.